آدرس جدید وبلاگ خبری ایران آزاد:

www.iranazadkhabar4.net.tf

۱۳۸۸ آبان ۲۰, چهارشنبه

رژیم خونخوار و جنایتکار جمهوری کثیف اسلامی یک زندانی سیاسی کرد را اعدام کرد






رژیم خونخوار و جنایتکار جمهوری ننگین اسلامی زندانی سیاسی کرد " احسان  فتاحیان " عزیز را صبح امروز اعدام کرد




حکومت الله تازی جنایتکار بر روی زمین بار دیگر یکی از جوانان ایران زمین را اعدام کرد


قلب احسان فتاحیان از تپش باز ایستاد

سنه نیوز: قلب احسان فتاحیان از تپش باز ایستاد


سرانجام رژیم خون و جنون اسلامی، جوان مظلوم و بی گناه کرد را به دار آویخت و جنایت پیشگی خود را به تمام جهانیان ثابت کرد.


این رژیم پلید، احسان را خاموش کرد اما غافل از آن که با این کار، کور سوی هزاران احسان دیگر را در کردستان روشن می کند که بر تاریکی شوم و نکبت بار او نور افشانی می کنند.


مطمئنا رهروان راه آزادی، اجرای حکم اعدام احسان را با عملی درخور پاسخ خواهند داد و آن ها را به سزای اعمالشان خواهند رساند.




نامه احسان فتاحیان پیش از اعدام


واپسین شعاع آفتاب شبانگاهی
نشان دهنده ی راهی ست که خواهان در نوشتن آنم
خش خش برگ ها زیر قدم هایم
میگوید : بگذار تا فرو افتی
آنگاه راه آزادی را باز خواهی یافت.


هرگز از مرگ نهراسیده ام , حتی اکنون که آن را در قریب ترین فضا و صمیمانه ترین زمان , در کنار خویش حس میکنم. آن را میبویم و بازش میشناسم , چراکه آشنایی ست دیرینه به این ملت و سرزمین. نه با مرگ که با دلایل مرگ سر صحبت دارم , اکنون که (( تاوان )) دگردیسی یافته و به طلب حق و آزادی ترجمه اش نموده اند , آیا میتوان باکی از عاقبت و سرانجام داشت؟ ((ما)) ای که از سوی ((آنان )) به مرگ محکوم شده ایم در طلب یافتن روزنه ای به سوی یک جهان بهتر و عاری از حق کشی در تلاش بوده ایم , آیا آنان نیز به کرده ی خود واقف اند؟


در شهر کرمانشاه زندگی را آغازیدم , آنجا که بزرگیش ورد زبان هم میهنانم است , آنجایی که مهد تمدن میهنم بوده است. قطور ذهن ام بدان سویم کشید که تبعیضی را و وضعیتی ناروا را بفهمم و از اعماق وجود درکش نمایم که گویای ستم بود , ستمی در حق من چنان فردی انسانی و در حق من چنان مجموعه ای انسانی , پیگیری چرایی ستم و رفع آن به هزاران فکرم راهبر شد , اما وااسفا که آنان چنان فضا را مسدود و حق طلبی را محجور و سرکوب کرده بودند که در داخل راهی نیافتم و ورای محدوده های تصنعی به مکانی دیگر و مامنی دیگر کوچیدم : (( من پیشمرگه ی کومله شدم)) , سودای یافتن خویش و هویتی که از آن محروم شده ام من را بدان سو کشاند. دور شدن از خواستگاه کودکی هرچند آزاردهنده و سخت بود اما هیچ گاه باعث انقطاع من از زادگاهم نشد. هراز گاهی به قصد تجدید دیدار و بازیابی خاطرات روانه ی خانه ی نخستین میگشتم , اما یک بار (( آنان )) دیدار را به کامم تلخ کردند , دستگیرم کردند و به قفسم انداختند. از همان آغاز و با پذیرایی انسان دوستانه ی دستگیر کنندگانم !! فهمیدم که همان سرنوشت تراژدیک و غمناک همراهان و رهروان این راه پررهرو به انتظار نشسته است : شکنجه , پرونده سازی , دادگاه سرسپرده و شدیدا تحت نفوذ , حکمی کاملا ناعادلانه و سیاسی , و در نهایت مرگ......


بگذارید خودمانی تر بگویم : پس از دستگیری در شهر کامیاران به تاریخ 29/4/87 و پس از چند ساعت مهمان بودن در اداره ی اطلاعات آن شهر , در حالی که دستبند و چشمبندی قطور حرکت و دیدن را برایم ممنوع نموده بود , فردی که خود را معاون دادستان معرفی میکرد شروع به طرح یک سری پرسش بی ربط و مملو از اتهامات واهی نمود (لازم به ذکر است که هرگونه بازپرسی قضایی در محیطی غیر از محیط دادسرا و دادگاه طبق قانون مطلقا ممنوع است). بدین ترتیب اولین دور بازجویی های عدیده ام کلید خورد. همان شب به اداره ی اطلاعات استان کردستان در شهر سنندج منتقل شدم و سور واقعی را آنجا تجربه نمودند : سلولی کثیف با دستشویی نامطبوع و پتوهایی که احتمالا ده ها سال از ملاقاتشان با آب و پاکیزگی میگذشت! . از آن به بعد شب و روز دالان پایینی و اتاق های بازجویی با چاشنی کتک و شکنجه ی طاقت فرسا , به تسلسلی پایان ناپذیر و سه ماهه تبدیل شد. بازجویان محترم در جهت ارتقای منزلت شغلی خویش و در سودای چند پشیزی ناچیز و بی ارزش , در این سه ماه به طرح اتهاماتی عجیب و غریب میپرداختند که خود بهتر از هرکس به کذب بودن آنها ایمان داشتند. علی رغم آزمودن تمامی روش ها و در عملیاتی مسلحانه شرکت نموده بودم , اتهاماتی که در بسیار در اثبات آن کوشیدند. تنها موارد اثباتی عضویت در کومله و تبلیغ علیه نظام بود که بهترین گواه در یگانه بودن اتهامات رای دادگاه بدوی است , شعبه ی اول دادگاه انقلاب اسلامی سنندج حکم به 10 سال حبس توام با تبعید به زندان رامهرمز داد. ساختار اداری و سیاسی ایران همیشه دچار آفت تمرکز گرایی بوده است اما در این یکی نمونه که به ظاهر قصد تمرکز زدایی از امر قضا را داشتند. به تازگی اختیار و صلاحیت تجدید نظر در احکام متهمین سیاسی را در بالاترین سطح – حتی اعدام – از دیوان عالی گرفته و به محاکم تجدید نظر استان سپرده اند , با اعتراض دادستان کامیاران به حکم بدوی و در نهایت تعجب و برخلاف قوانین موضوعه و داخلی خود ایران , شعبه ی چهارم دادگاه تجدید نظر استان کردستان حکم 10 سال زندان را به اعدام تبدیل نمود. بر پایه ی ماده 258 قانون آیین دادرسی کیفری محاکم تجدید نظر تنها در صورتی مجاز به تشدید حکم بدوی میباشند که حکم صادره از حداقل مجازات مقرر در قانون کمتر باشد. بر طبق کیفر خواست دادستان ئ اتهام وارده _ یعنی محاربه(دشمنی با خدا) – حداقل حکم در این مورد یک سال است حال خود فاصله ی 10 سال توام با تبعید را با این حداقل مقایسه کنید تا پی به غیر قانونی, غیر حقوقی و سیاسی بودن حکم اعدام ببرید.


البته ناگفته نماند که مدتی کوتاه پیش از تبدیل حکم, مجددا" از زندان مرکزی سنندج به بازداشتگاه اداره اطلاعات منتقل و در آنجا از من خواسته شد طی یک مصاحبه ویدیوئی به اعمالی ناکرده اقرار و کلمات و جملاتی در رد افکار خویش برزبان آورم . علی رغم فشارها ی شدید, من حاضر به قبول خواسته نامشروع آنان نشدم و آنها نیز صراحتا" گفتند حکمم را به اعدام تبدیل خواهند نمود, که خیلی زود به عهد خویش وفا کردن و سرسپردگی دادگاه را به مراجع امنیتی و غیر قضایی اثبات نمودن. پس آیا انسان می تواند بر آنان خرده ای بگیرد؟!


قاضی سوگند خورده که همه جا, در هر زمان و در قبال هر فرد و موضوعی بی طرف مانده و صرفا" از دریچه ی حقوق و قانون به جهان بنگرد, که امین قاضی این سرزمین به قهقرا رفته می تواند ادعا نماید که سوگند را نشکسته و بی طرف و عادل باقی مانده است؟ به زعم بنده چنین قضاتی به تعداد انگشتان یک دست هم نمی رسند. هنگامی که کل سیستم های قضایی ایران به اشاره یک بازجوی بی دانش و عاری از هرگونه سواد حقوقی , دستور بازداشت, محاکمه, محبوس نمودن و مرگ افراد را اجرا می نماید, آیا می توان بر یک یا چند قاضی خرده پای یک استان همیشه تحت ستم و تبعیض خرده گرفت؟ آری, خانه از پای بست ویران است......


حال علی رغم این که در آخرین ملاقاتم در داخل زندان با دادستان صادر کننده کیفر خواست, وی به غیر قانونی بودن اجرای حکم در هنگامه ی اکنون اذعان داشت, اما برای دومین بار قصد اجرای حکم را دارند. نا گفته پیداست که اینچنین پافشاری کردن بر اجرای حکم به هر نحو ممکن , نتیجه ی فشارهای محافل امنیتی و سیاسی خارج از قوه ی قضائیه است . افراد عضو این محافل تنها از زاویه ی فیش حقوقی و اغراض و نیات سیاسی خویش به موضوع مرگ و زندگی یک زندانی سیاسی می نگرند, برای آنان ورای اهداف غیر مشروع خویش هیچگونه ((مسئله))ای قابل طرح و تصور نیست, حتی اگر اولین حق همزاد بشر یعنی حق حیات باشد. اسناد جهانی و بین المللی پیشکش, آنان حتی قوانین و الزامات داخلی خود را نیز هیچ و بیهوده می انگارند.


اما سخن آخر: اگر به گمان زورورزان و حاکمان, مرگ من موجب حذف مسئله ای به نام مسئله کردستان خواهد شد باید گفت زهی خیال باطل . نه مردن من و نه هزاران چون من مرهمی بر این درد بی درمان نخواهد بود و چه بسا آتش آنرا شعله ورتر خواهد نمود. بی گمان ((هر مرگ اشارتی است به حیاتی دیگر)).


احسان فتاحیان
زندان مرکزی سنندج
17/8/1388



اجرای حکم اعدام احسان فتاحیان زندانی کرد در سنندج
آژانس خبری موکریان
سرویس حقوق بشر


براساس گزارش های رسیده سحرگاه امروز چهارشنبه 20 آبان88 ، احسان فتاحیان زندانی کرد در سنندج اعدام شد.


برادر این زندانی در گفتگویی با خسرو کردپور از آژانس خبری موکریان ضمن تأیید این خبر اظهار داشت : صبح امروز حکم اعدام احسان اجرا و زندان نیز خبر اجرای حکم را به خانواده وی اعلام نموده است.


یادآور می گردد احسان فتاحیان فرزند عزت ا... ، سال گذشته در شهر کامیاران دستگیر و به اتهام محاربه از طریق اقدام علیه امنیت حکومت کثیف جمهوری جنایتکار اسلامی از سوی بابایی رئیس شعبه اول دادگاه انقلاب سنندج به تحمل 10 سال حبس در تبعید در شهرستان رامهرمز محکوم شد ؛ دادستان عمومی و انقلاب کامیاران از جهت قِلُّت مجازات و آقای نصرا... نصری به وکالت از احسان فتاحیان ، تجدیدنظرخواهی نمودند که با توجه به تقاضای تشدید مجازات از طرف دادستان عمومی و انقلاب شهرستان کامیاران که مجازات تعیین شده را متناسب با شدت عمل ارتکابی ندانسته ، دادگاه تجدید نظر مستنداً به تبصره 3 ماده 22 قانون اصلاح قانون تشکیل دادگاههای عمومی و انقلاب و مواد 186 ، 190 و 191 قانون مجازات اسلامی ، با تشدید مجازات حبس در تبعید به مجازات اعدام ، تقاضای تجدیدنظرخواهی وکیل وی را مردود اعلام نمود.

چند ساعت قبل از اجراي حكم اعدام احسان فتاحيان شهرسنندج مركز منطقه كردستان متشنج است

تلويزيون العربيه نوامبر 2009-درتحولات بحران داخلي ايران و چند ساعت قبل از اجراي حكم اعدام مخالف كرد ايراني احسان فتاحيان به اتهام محارب با الله تازی جنایتکار, شهرسنندج مركز منطقه كردستان متشنج است. تظاهرات خانواده هاي زندانيان درمقابل زندان مركزي و دادگاه ادامه دارد. سازمان هاي حقوقي از صادق لاريجاني رئيس خونخوار قوه قضائيه خواستتند كه براي جلوگيري از اعدام احسان فتاحيان عزیز دخالت كند. ولي وي نپذيرفته است كه با پدر احسان فتاحيان ملاقات كند. احسان فتاحيان به اتهام وابستگي به يك سازمان مخالف كرد ایرانی محكوم شده و دادگاه او را به ده سال زندان محكوم كرده بود ولي هنگاميكه فتاحيان خواستار استيناف حكم شد حكم به اعدام تبديل شد.


2خبر مربوط به چند ساعت قبل از اعدام احسان فتاحیان


حکم اعدام احسان فتاحیان؛ شورش در زندان سنندج
دادگاه انقلاب حکم اعدام احسان فتاحیان را به شعبه اجرای احکام واداره زندانهای استان کردستان ابلاغ کرده است. طبق دستور دادگاه انقلاب بامداد روز چهارشنبه 20 آبانماه، احسان در محل زندان سننندج اعدام می شود. تلاش وکیل ، خانواده وبستگان این زندانی سیاسی برای نجات جانش تا کنون به نتیجه ای نرسیده است. خانواده احسان و دوستان وبستگان این شهروند کامیارانی میخواهند در مقابل زندان سنندج دربامداد روزچهارشنبه وهنگام اجرای حکم تجمع واعتراض کنند



اتحادیه خانواده فعالین دربند کرد


کلیه راه های ارتباطی زندان سنندج مسدود شد


امروز سه شنبه (یک روز مانده به اجرای حکم اعدام احسان فتاحیان) تمامی راه های ارتباطی زندان مرکزی سنندج مسدود شد. طبق آخرین اخبار واصله تلفن و ملاقات حضوری و کابین زندان سنندج ممنوع شده است. مسئولین هرگونه راه ارتباطی با خارج را مسدود کرده اند.



وضعیت زندان سنندج آوارته گزارش شد


طبق آخرین اخبار واصله وضعیت زندان سنندج آوارته اعلام شده است. بنا به گزارشات احسان فتاحیان جهت اجرای حکم اعدام به بند قرنطینه منتقل شده و اطلاعات تیم اعدام خود را به زندان فرستاده است.



فعالین زندان سنندج شورش کردند


طبق آخرین اخبار واصله فعالین زندان سنندج در واکنش به انتقال احسان فتاحیان به بند قرنطینه و آمدن تیم اعدام به زندان دست به شورش زده و میان زندانیان و نگهبانان زد و خورد روی داده است.



فعالین زندان اوین و رجایی شهر به جمع اعتراض کنندگان پیوستند


طبق آخرین اخبار رسیده فعالین زندان های رجایی شهر و اوین نیز به منظور اعتراض به نیت قوه ی قضاییه و جهت حمایت از اعتصاب کنندگان کرد, دست به اعتصاب غذای نامحدود زدند.فرزاد کمانگر و علی حیدیریان و فرهاد وکیلی و متین ارجان از جمله ی آنان هستند.


برخورد ماموران امنیتی با حامیان لغو حکم اعدام احسان فتاحیان
بر اساس گزارش های رسیده از منابع خبری کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی ماموران امنیتی و انتظامی از عصر امروز با استقرار در مبادی ورودی شهرستان سنندج از ورود فعالان مدنی و مردمی که به قصد حمایت از احسان فتاحیان و همچنین شرکت در تجمع شامگاه چهارشنبه در حرکت بودند ممانعت کردند.


در همین ارتباط اخبار رسیده از استقرار یک تیم ویژه در گردنه "صلوات آباد" در پانزده کیلومتری سنندج برای جلوگیری از ورود حامیان احسان فتاحیان حکایت دارد.


همین گزارش می افزاید از مناطقی هم چون کرمانشاه، دهگلان، قروه، مهاباد، سقز، دیوان دره ، کامیاران و مریوان و سایر مردم انسان دوست کردستان در حال ورود به شهر سنندج بوده اند که ماموران امنیتی از ورود آنها جلوگیری کرده اند.

با سپاس از وبسایت ایران پرس نیوز و آژانس ایران خبر








مرگ بر سید علی گدای خامنه ای تریاکی خونخواره جنایتکار


مرگ و ننگ بر رژیم خونخوار و جنایتکار جمهوری کثیف اسلامی و مزدورانش

هیچ نظری موجود نیست: